شهدای روستای دره شور

۵

شعر گرگ از علی آریافر

شاعران دره شور


*اخبار روستای دره شور* علی آریافر (سلیم) شعری با عنوان گرگ سروده است که می توانید در ادامه مطلب بخوانید.

چند گاهی است که  من چوپانم

مرض و مرگ از صورت بز میخانم

گه گهی آبم خلاص و نان تمام

گه گهی در آب شط آرم حمام

گاه گاه اندر پی جو میشوم

گه گهی هم دست به برنو میشوم

گه گهی هم گرگ نادان اسیر

در پی صد گوسپند و مرگ و میر

گه گهی هم ترس از زورم فرا

درد رخ زردی فرا گیرد مرا

خسته و رنجور ، وامانده ز راه

در به در میبینمی دول سیاه

صد تصور می کنم از بهر اوی

رنگ هم دیگر نماند روی روی

از دل گله جلو دار شوم

برنو اندر دست بردار شوم

گفتمی کفتار پیر است که نیست

گفتمی یوز دلیر است که نیست

گفتمی گرگ است شاید ، ناگهان

فرصت صبر نداد در آن زمان

گله قی کش می دوید و می دوید

از دل صحرا به سویی می جهید

بوی بره مست مستش کرده بود

بز خراب و آنچه هستش کرده بود

گرگ مادر مرده ی وحش یغر

گه گهی دنبال می کرد میش کر

گه گهی چشمش به روی دام بود

نظرش بر بره ی خوش کام بود

گرگ اصلش را فراموش نکرد

چنگ انداخت به روی پشت مال

گرگ مادر مرده ی پر خط و خال

بره ی نازک لباس دمبه دار

داده اینک گردنش را او به دار

گرگ صحرا زوزه کش گردن درید

تیر برنو پر هیاهو می پرید

ناگهان خورد به پای گرگ ،تیر

خو نگردد گرگ با انسان سیر

جوی خون افتاد ره ز پای گرگ

آه و نفرین آه و نفرین های گرگ

گفت گرگ ای سلیم زن ذلیل

کاش باشد این تفنگت شیل شیل

من به تقدیرم چنین بد کردم

راه بره به گله سد کردم

لیک تو شکر خدا انسانی

گشنگی را تو نبینی ، خانی

کشت و کشتار که تقدیر تو نیست

جنگ و خونریزی در ضمیر تو نیست

صلح و حسن خلق از آن توست

قیصر و حوری ، دربان توست

این منم از پا فتاده در کمین

بره را کشتم من از جور زمین

این منم دل در مغاک سینه چاک

بره را کوبم همی بر روی خاک

دل گرفت از گرگ دانا پندها

زین به بعد حسن دل و دردمندها

بس گرفتم عبرت از آن پس زگرگ

گرگ دانا ، خشمگین تر ،گبر سترگ

گرگ دانا دایما از خوی خود

میزند خشم به روی روی خود

هر که اصلش را برد از یاد خود

رفته رفته او دهد بر باد، خود

پس همه با هم مدارا می کنیم

خلق و خوی مرد پیدا می کنیم

بس که باشد گرگ ها آدم نما

 اعتماد و اعتماد نبود روا


نظرات (۵)

  1. خیلی خوب گفتن و سعی بر این داشته باشن که تعداد ابیات کمتر و پرمغزتر و مفهومی تر..در کل بسیار جالب بود..

    پس همه با هم مدارا می کنیم
    خلق و خوی مرد پیدا می کنیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی