اخبار دره شور،خدارحم متولد :1333 و نام پدر اله مراد،ایشان طبع پر شوری داشتند......... ولی مکانی به عنوان مدرسه نبود.در سال 45که در روستا مدرسه ای دایربود،به فضای اولین پله ی کسب علم پا می گذارد.بعد از ابتدایی مشغول کار و تلاش برای کمک به پدر می گردد و علم را رها می کند و باز نمی تواند آنطور که دلش می خواهد مخارج خانواده را تامین کند،وطن را به قصد کشور خلیج ترک می کند.بعداز9سال ترک تحصیل و در به دری و زمانی که برادرانش دبیرستانی بودند به ایران باز می گردد و با یکی از خویشاوندان ازدواج می کند،سپس به جهرم رفته که هم کار می کرد و هم دوران راهنمایی را می گذراند.

جهت خدمت گزاری مدارس به استخدام آموزش و پرورش،عازم اوز لار می شود،که موفق به اخذ دیپلم از آن محل می گردد.سال65در آزمون سراسری سهمیه ی رزمندگان قبول شده که خداوند نظر لطف نموده و ایشان را به ملاقات خود دعوت فرمودوایشان با روحی شاد و عزمی راسخ بصلابت کوه،پذیرای این دعوت می شود.او به سرای فانی دل نبسته بود،پس چهار پسرش را به خدا سپرد و عزم جبهه کرد تا شاید گمشده اش را آنجا یابد.

در عملیات کربلای4حضور داشت و چون به شهادت نرسید متاثر شد.می گفت :یقین خدا ما را نپذیرفته است،اما امید به کربلای5او را پابرجا نگه داشته بود،تا اینکه ترکش خمپاره بعثیان ملاقتش را با خدا مهیا کرد و به کاروان شهادت رسید.

رفتی و در باغهای تازه شکفتی                   خود را در آن سوی خاک نهفتی

رفتی اگر چه طنین یاد توجاری است            بس که شقایق دمیده زخم بهاری است