*اخبار روستای دره شور* عبدالعلی مرادی اصطلاحات و ضرب المثل های قدیمی رایج در روستای دره شور جمع آوری نمودند که می توانید در ادامه بخوانید.

1.گیس زن خود بوسیدن بهتر از در خانه ی قاضی رفتنه: یعنی مشکلاتت را تا میتوانی خودت حل کن .
2.ما مثل سنگ کف رودخونه ایم :یعنی ریشه داریم سرد و گرم روزگار را چشیده ایم از هیچ نمیترسیم.
3.روهن : توری سیاه رنگ که از موی بز درست می کردند و کلور داخل آن میریختند و بر الاغ می انداختند و می آوردند از گونی های بزرگ امروزی بزرگتر بود

4.کُلُور : کاه هنوز پرس نشده(هرده نشده).

5.مَنجل : داس بزرگ بدون آج مخصوص کاه به کاه کوب ریختن.
6.ضرب المثل در مورد امیدواری ..گفت ننه بچه ام خمیره. ننه گفت: خدا کریمه.
7.نترس از ابر سیاه و مرد دبه ریش بترس از ابر سفید و مرد کوسه ریش :.در مورد با ظاهر افراد را قضاوت نکنیم.
8.در مورد آدم های لاابالی ؛ آسمون جله و قادمه رکاب

9. جُل : زین پارچه ای که بر روی چهار پایان نهند.

10.قادمه :پشم تابیده شده و نخ شده.
11.در مورد طعنه به دیگران و ندیدن عیوب خود:آشپله به اسم میگه برو نه کتی..

12.آشپله یا ترش پله : وسیله آبکش کردن برنج

13.کُت : یعنی سوراخ
14.خطاب به افراد خسیس و ناخن خشک؛هرکه دور قدی ننه اش خورده از فلانی هم چیزی بهش میرسه .

15.دور قدی : هنگامی که عروس را به خانه ی بخت میبرند کودکی هفت هشت ساله (معمولا پسر) یا پدر عروس دور کمر وی قند میبندند.چون ازدواج امر شیرین و مقدسی است.چرا پسر ی کوچک یا پدر میبندند قدیمی ها گویند تا بچه ی اولشون پسر بشه.

 16.اوسی :وسیله ای چوبی شبیه شن کش های فلزی ولی چهار تا پنج چوب کوچک پایین دسته برای جمع آوری کاه بود.. 17. پَرسه : چادری بزرگ از گونی پلاستیکی برای جمع آوری و یکجا کردن کاه ها جهت کوبیدن یا پرس کردن.
18.خطاب به آدم های سفت و سخت برای معامله ؛از فلانی گناه هم نمی تونی بخری.
19.دوخ : خیشی فلزی که شبیه بیلچه، به چوبی خمیده می بستند جهت شخم زدن زمین البته با گاو یا الاغ
20.کَندِر : چوبی بلند که بر دوش می گذاشتند دو طرف دارای قلاب که دو حلب ۱۷ کیلویی در دوطرف برای آوردن آب توسط مرد ها استفاده میشده است .بنده مرحوم عمو سیاه میرشکالی را به یاد دارم که با آن آب برای روز عاشورا ی عزاداران تشنه میبرد.
‏21.کَرپه : وسیله ای که با آن شل را جابه جا میکردند.
22.گیس : نوعی چیدن جالب موهای جلو و بغل صورت عروس خانوم ها بود که متاسفانه کاملا از بین رفته اما هنوز آثارش در مادران قدیمی روستا میتوان دید.
23.چونه کو :نوعی خشت گلی دستی قبل ازدرست شدن قالب های چوبی وفلزی بود که شکل بیضی خاصی داشت در دیوار های قدیمی هنوز دیده میشود.
24.تو هفت آسمون یه ستاره هم نداره خطاب به آدم های فقیر
25.سُقلُمه :نوعی مُشت گرفتن
 26.قُلُخم :کلوخ ،گل سفت شده

27..قُلُخمو : گیاه وحشی روغنی که مورچه ها در تابستان بر روی لانه ی خود جمع میکنند .و در قدیم مردم آن را جمع میکردند بعد از شستشو آن را برشته میکردند و نوش جان میکردند دانه روغنی با طبیعت گرم.
28.توربه :توبره یا انبان کیسه ای که برپشت نهند.جهت حمل آذوقه
 29.قَپون :کیل یا اندازه گیری اجسام مانند جو و گندم با وزن هایی مثل یک من دو من بعد جایش را به باسکول داد
 30.بَردَله :نوعی باربند چوبی بوده که بر پشت چهارپایان مینهادند براب جابه جایی بار های سنگین

از مردم عزیز خواهشمندم که اگر کسی ضرب المثل و اصطلاحات قدیمی به یاد دارد به ما کمک کند.

با تشکر عبدالعلی مرادی